بتول واعظ؛ فرحناز اورندی
چکیده
نظریۀ زبانشناسی نقشگرای هلیدی، زبان و ساختار آن را در راستای معنای متن میکاود و نشان میدهد که چگونه بافت و معنا، زبان خاص متنی را سامان میدهند. این نظریه رابطۀ میان زبان، معنا، اجتماع، و فرهنگ را در ساحت فرانقشهای اندیشگانی، بینافردی، و متنی آشکار میسازد. بررسی و تحلیل متن ادبی از منظر هر یک از این ساحتها به تفسیر ...
بیشتر
نظریۀ زبانشناسی نقشگرای هلیدی، زبان و ساختار آن را در راستای معنای متن میکاود و نشان میدهد که چگونه بافت و معنا، زبان خاص متنی را سامان میدهند. این نظریه رابطۀ میان زبان، معنا، اجتماع، و فرهنگ را در ساحت فرانقشهای اندیشگانی، بینافردی، و متنی آشکار میسازد. بررسی و تحلیل متن ادبی از منظر هر یک از این ساحتها به تفسیر عینی و علمی متن میانجامد. در این پژوهش داستان«پیکنیک» از کتاب ویران ابوتراب خسروی بر اساس فرانقش اندیشگانی بازخوانی شده، و چگونگی ذهنیت روایی نویسنده و گفتمان پستمدرنیستی حاکم بر داستان از طریق زبان و در ساحت ساخت گذرایی بندها که نمود عینی آن در فرایندهای فعل، مشارکان فرایند، و عناصر حاشیهای ظاهر میشود، بازنمایی شده است. آنچه از تجزیۀ زبانشناختی متن و دادههای آماری پژوهش به دست آمد، همسو با نظام معناشناختی متن و ساحت وجودشناختی و پستمدرنیستی روایت بود. بسامد بالای دو عنصر حاشیهای زمان و مکان بر اساس نظریۀ کرونوتوپ باختین تحلیل گردید و نشان داده شد که این عناصر حاشیهای که پیوستار زمانی ـ مکانی روایت را شکل دادهاند، چگونه نظام مفهومی و معناشناختی روایت را چارچوببندی کردهاند. چگونگی تجربۀ راوی از واقعیت و دنیای پیرامونی او از طریق فرایندهای فعل و ساخت گذرایی نیز بازنمایی شد.